ینی من یه داداش دارم؛دشمن نمیخام دیگه!عنوان وبلاگمو خونده؛اومده میگه:
"این منم،اونم ننه م!این ننمه اونم منم،من نه منم نه من منم..."
:||||
اصلا قشنگی عنوان به همینه :)))
+ مریضم.مریض ینی،دارم به دیار باقی می پیوندم.یه دوستی داشتم-ودارم،فکر کنم!- که میگفت آدم سرطان بگیره سرما نخوره!هر چند زر میزد؛ولی حداقل حال منو خوب بیان میکنه این جمله ش!
من همیـــــــشه خدا موقعی که هیچ کس دیگه ای سرما نمیخوره،مریض میشم.ینی یه موح سرماخوردگی تو پاییز و یه موج سرماخوردگی تو اوایل زمستون افتاد تو بچه های کلاس،من ککم نگزید!ولی الان که همه در پیک بیوریتمشون قرار دارن؛من رو به موتم و هیچکی درکم نمیکنه!
اصلا من نشانه بارز قانون مورفی ام.مامانم- که خیلی معتقده آن چه در جستن آنی،آنی!- هم اعتراف میکنه که تو از بچگیت همیشه وقتی تب می کردی و مریض می شدی که پنج شنبه بود و مطب دکتر بسته!!!
قانون مورفی؛امروز چنان منو ضربه فنی کرد که واقعا به کائنات ایمان آوردم!صبح که پدرم در اومد سر کلاس،و با هر گونه تماس فیزیکی دوستان- اعم از سیخونک زدن،دست دادن،ماساژ دادن کتف!- یه عربده زدم که نشون میداد من الان در وضعیت "به من نزدیک نشو،امروز گرگینه ام" هستم!
بعد از ظهر هم یه کلاس دیگه رفتم و با فاصله زمانی نیم ساعت؛باید میرفتم جلسه.مورفی عزیز باعث شد اول جای جلسه رو اشتباه برم؛بعد دوباره برم اون سر شهر که برسم به جلسه؛و بعد که رسیدم بگن:"جلسه؟عه کی گفته؟جلسه نداریم!کی بهت اس داده؟حالا عب نداره بشین خودمون خصوصی جلسه میذاریم!"
اون آدم مریضی که اس ام اس جلسه رو برام فرستاده بود که جواب نداد تماسمو!وگرنه میدونستم چه به سرش بیارم.ولی مای پوینت ایز؛من یا مریض نمیشم؛یا وختی مریض میشم باید یه علامت "دو نات دیسترب" آویزوون کنم به خودم که ملت متوجه بشن؛طرفم نیان که پاچشونو نگیرم!